شوشو خيلی شکمو، نانی خيلی نازنازو، لیلی خيلی لجبازه، کاکا خيلی کثيفه، هامی هميشهبيدار، بيدی خيلی بیادب. اما پايان داستان همه ميشن با ادب. میخوانيم ما بچهها سی داستان قشنگ.
جیجی هميشه بهانه میگرفت و جيغ و داد به راه میانداخت. وقت غذاخوردن، حمامرفتن، مسواکزدن و حتی خوابيدن، جيغ و داد میکرد. اما مادر بزرگش نقشهای کشيد تا او از اين کارها دست بردارد ... |
|
هالی حال همه را به هم میزد. نوشابهی گازدار میخورد و آروغ میزد. در جای شلوغ صداهای بدی از خودش درمیآورد و میخنديد. کرم و حلزون جمع میکرد و با خودش همهجا میبرد. روزی پدر هالی تصميم گرفت کاری بکند که او از اين کارها دست بردارد ... |
|
دیدی هميشه دير میکرد. او به همهجا دير میرسيد. غذای دیدی هميشه سرد میشد. هر کاری را تا آخرين لحظه طول میداد. هميشه دير به توالت میرسيد و گاهی آبروش میرفت ... |
|
هانی از آن بچههايی بود که فکر میکرد همه چيز را میداند. به حرف هچکس گوش نمیکرد و هميشه میگفت حرف من درست است. اما دايناسورها باعث شدند که او به اشتباه خودش پیببرد ... |
|
تلی از صبح تا شب تلويزيون نگاه میکرد و اگر از برنامهای خوشش میآمد خودش را به شکل قهرمان آن برنامه در میآورد. او با لباس آدمفضايیها به مدرسه میرفت. اما يک روز برق رفت و تلی نمیدانست چه کار بايد بکند ... |
|
|
بيدی بچهی بیادبی بود. به جای تشکر زبانش را در میآورد. هر گاه از او می خواستند کاری انجام دهد، میگفت به من چه. با دهان باز غذا میخورد و ملچملوچ میکرد. اما رفتن به باغ وحش باعث شد که او با ادب شود ... |
پدر و مادر گرامی
کتابهای فسقلیها مهارتهای پايهای زندگی را با زبانی دوستداشتنی به کودکان شما آموزش میدهند. اين کتابها را برای پيشدبستانیها بخوانيد و برای افزايش مهارت خواندن در اختيار دانشآموزان پايهی اول بگذاريد. اين مجموعه را انتشارات قديانی در سی جلد جداگانه، سه مجلد دهجلدی و يک مجلد سیجلدی منتشر کرده است.
موضوعات مرتبط: <-CategoryName- ><-CategoryName- >
برچسبها: